اسکیزوفرنی-سبب شناسی علائم و شیوع آن-نشانه های بیمار اسکیزوفرنی

اشتراک‌گذاری

اسکیزوفرنی یکی از شایع ترین اختلالات روانی وخیم است. اما ماهیت اساسی آن هنوز مشخص نشده است. به همین دلیل گاهی سندروم نامیده می شود. اسکیزوفرنی معمولا قبل از 25 سالگی شروع می شود و تا آخر عمر پایدار می ماند. هیچ یک از طبقات اجتماعی از ابتلای به آن مصون نیستند.

اسکیزوفرنی

سن و جنس

شیوع اسکیزوفرنی در مردان و زنان مساوی است. ولی شروع و سیر بیماری در دو جنس متفاوت است. اسکیزوفرنی در مردها زودتر از زنان شروع می شود. اولین بستری در بخش روانپزشکی در سنین کمتر از 25 سالگی، شامل حال بیش از نیمی از مردان و فقط یک سوم زنان مبتلا به اسکیزوفرنی می شود.

بیشترین سن شروع در مردان 25 – 10 سالگی و در زنان 35 – 25 سالگی است. شیوع اسکیزوفرنی قبل از ده سالگی یا بعد از 60 سالگی بسیار نادر است. برخی مطالعات نشان داده است که مردان بیشتر از زنان ممکن است دچار علائم منفی شوند. و زنها بیشتر از مردان ممکن است قبل از شروع بیماری کارکرد اجتماعی بهتری داشته باشند. در کل فرجام بیماران مونث بهتر از بیماران مذکر است. مواردی از اختلال که پس از 45 سالگی شروع می شوند، اسکیزوفرنی با شروع دیررس نامیده می شوند.

سبب شناسی اسکیزوفرنی

در برخی و یا شاید تمامی انواع اسکیزوفرنی عوامل ژنتیک دخالت دارند. احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی با میزان قرابت خونی بستگان مبتلا (درجه اول یا درجه دوم) همبستگی دارد. در دوقلوهای یک تخمکی که زمینه ژنتیکی یکسانی دارند، میزان همگامی در مورد اسکیزوفرنی حدود 50 درصد است که این میزان چهار یا پنج برابر همگامی دوقلوهای دو تخمکی یا میزان بروز در سایر بستگان درجه اول (خواهر و برادرها، والدین یا فرزندان) است.

برخی یافته ها نشان می دهد سن پدر همبستگی مستقیمی با بروز اسکیزوفرنی دارد. مطالعات انجام شده بر روی بیمارانی که سابقه بیماری در بستگان پدری یا مادری آنها وجود نداشته است، نشان داده اند افرادی که در زمان تولد سن پدرشان 60 سال یا بالاتر بوده است استعداد ابتلا به این بیماری را پیدا می کنند. احتمالا تولید اسپرم در مردان مسن بیشتر از مردان جوان در معرض آسیب اپی ژنتیک قرار دارد.

نظریه یادگیری در مورد اسکیزوفرنی

آن طور که نظریه پردازان یادگیری می گویند بچه هایی بعدا دچار اسکیزوفرنی می شوند که با تقلید از والدینی که خود نیز ممکن است مشکلات روحی چشمگیری داشته باشند، واکنش های غیرعاقلانه و روش های غیرمنطقی اندیشیدن را می آموزند. طبق نظریه یادگیری رابط بین فردی بد نیز به دلیل الگوهای یادگیری بدی ایجاد می شود که در کودکی وجود داشته اند.

در مطالعه ای که بر روی کودکان 4 ساله ی بریتانیایی انجام شد، خطر بروز اسکیزوفرنی در کودکانی که رابطه مادر-کودک ضعیفی داشتند 6 برابر بیشتر بود. آن دسته از کودکان حاصل از مادران دچار اسکیزوفرنی که در شرایط نامساعدی بزرگ شده بودند در مقایسه با آنهایی که در خانه های پرمحبت و توسط والدین ناتنی باثباتی پرورش یافته بودند، بیشتر دچار اسکیزوفرنی شدند. با این همه هیچ مدرک کاملا کنترل شده ای نیست که نشان دهد الگوی خانوادگی خاصی، نقش علیتی در پیدایش اسکیزوفرنی دارد.

ملاک های تشخیصی

برای تشخیص اسکیزوفرنی وجود حداقل یکی از علائم 1 ، 2، یا 3 ضروری است. نشانه های مداوم اختلال حداقل به مدت 6 ماه ادامه پیدا می کنند.

  1. هذیان ها
  2. توهم ها
  3. گفتار آشفته (مثلا از خط خارج شدن یا بی ربط گویی)
  4. رفتار آشفته ی بارز
  5. علائم منفی (کاهش ابراز هیجانات یا بی ارادگی)

دو علامت عاطفی شایع در اسکیزوفرنی یکی کاهش پاسخدهی هیجانی است. این پاسخدهی هیجانی گاهی به قدری شدید است که می شود عنوان بی لذتی به آن داد. دیگری حالات هیجانی بسیارفعال و نامتناسب نظیر درجات مفرط خشم شادی و اضطراب است.

توهم ها

در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی هر 5 حس ممکن است دچار حالات توهمی گردد. اما شایع ترین توهم ها، توهم های شنوایی هستند. این صداها اغلب به تهدید، اهانت، اتهام یا فحاشی می پردازند. ممکن است دو یا چند صدا باشند که باهم به گفت و گو می پردازند. یا یک صدا باشد که در مورد زندگی یا رفتار بیمار اظهار نظر می کند.  توهم های بینایی نیز شایع است. اما توهم های لمسی و بویایی و چشایی معمول نیستند. اگر دیده شود بالینگر باید وجود یک اختلال زمینه ای طبی یا عصبی را محتمل بداند که همه ی سندروم را ایجاد کرده باشد.

توهم های احشایی

توهم احشایی، احساس بی پایه ی تغییر حالت در اعضای بدن است. نمونه هایی از توهم های احشایی عبارت است از: سوزش در مغز، احساس فشار در عروق خونی و احساس بریدگی در مغز استخوان. احساس اعوجاج بدن نیز ممکن است رخ بدهد.

اختلالات محتوای فکر

اختلالات محتوای فکر به افکار و اعتقادات بیمار و تفسیری که از محرک ها ارائه می دهد، مربوط است. هذیان، بارزترین نمونه ی اختلال در محتوای فکر است و ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد: گزند خود بزرگ بینی، مذهبی یا جسمی.
بیمار ممکن است معتقد باشد که یک موجود خارجی بر افکار یا رفتارش مسلط است. و یا خود او به شکلی غیرمتعارف بر وقایع خارجی سلطه دارد ( مثلا طلوع و غروب خورشید را موجب می شود یا جلوی زلزله را می گیرد). بیمار ممکن است اشتغال خاطری شدید و مخرب به افکار سرّی، انتزاعی، نمادین، روان شناختی یا فلسفی پیدا کرده باشد. ممکن است ادعا کند که وضع جسمانیش مرگ بار و نگران کننده است اما در واقع ادعایش بسیار غریب و نامعقول باشد. مثلا ممکن است ادعا کند غریبه هایی در بیضه هایش حضور دارند که نمی گذارند او بچه دار شود.

تکانش گری، خشونت و آدمکشی

بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، زمانی که بدحال اند، ممکن است سراسیمه بوده و کنترل چندانی بر تکانه هایشان نداشته باشند. یا ممکن است حساسیت اجتماعی شان کم شده باشد. در نتیجه تکانشی به نظر برسند. چون مثلا سیگار را از دست بیمار دیگر می قاپند. یا یکباره برنامه ی تلویزیون را عوض می کنند. یا غذایشان را به زمین پرت می کنند. برخی رفتارهای به ظاهر تکانشی از جمله اقدام به خودکشی و آدمکشی، ممکن است در پاسخ به توهم هایی پیدا شود که به آنها دستور انجام کاری را می دهند.

خودکشی

خودکشی عامل منفرد مرگ زودرس بیماران دچار اسکیزوفرنی است. 20 تا 50 درصد بیماران اقدام به خودکشی می کنند. میزان خودکشی موفق در دراز مدت 10 تا 13 درصد است. تا 6 درصد بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اثر خودکشی می میرند. اما این آمار احتمالا کمتر از حد واقعی است.

اغلب خودکشی این بیماران ناگهانی به نظر می رسد. بدون هشدار قبلی یا بیان کلامی قصد خودکشی. مهمترین عامل خودکشی در این بیماران وجود دوره افسردگی اساسی است. سایر عوامل میزان بالای خودکشی عبارت اند از: توهمات دستوری و سوء مصرف مواد.